می خواهم با تو بگویم قصه مرگ عشقم را می خواهم تو بدانی غم شبهایم را می خواهم که تو بخواهی تن خسته و بیمارم را می خواهم که تو ببوسی لب تب دار مرا می خواهم که بدانی عشق من رفت زدستم بی ان که بداند من اسیر چشمهایش شدم چشم هایی که در ان اثری از عشق نبود می خواهم فریاد زنم ( من دوست داشتم کسی را که مرا دوست نداشت )
چرا ولت کرد و رفت........موفق باشی